!حيف... !
حيف از ان لبخند هايي كه در عطر باد مي پيچيد و مي پيچيد و
به گوش ماه مي رسيد.
و انگاه لبخند ماه،زمين را عاشقانه نقاشي مي كرد.
چشمانت را بگشا،من را مي بيني
من با تو ام،همه جا و در همه حال.
اين لحظات تو اند كه بي من سپري مي شوند و اما من...
حيف،حيف از ان لبخند ها...
نظرات شما عزیزان:
موضوعات مرتبط: عاشقونه ، ،
برچسبها: